درد دل مادرانه پسرانه
سلام پسر قشنگم نمیدونم چرا امروز عجیب دلم گرفته☹️☹️☹️خیلی دلم اشوبه ذهن و قلبم همش درگیر رفتن از این شهر لعنتی هستش دیشب با بابایی رفتیم بیرون کلی بهم امید داد که تونسته رضایت خیلی ها رو جلب کنه که اوکی بدن واسه انتقالی ☹️اما باز انگار یه حسی از درونم میگه نمیشه بغض کردم چه روزای سختی که پشت سر میزارم غریبی اینجا و مهمتر نا امن بودن از خدا میخوام دلم شاد کنه و امسال پیش دبستانی تو در مکان جدید شهر جدید با خوشحالی مامان جون الهی امین انشاالله پسرم هنوز هوب بلد نیستی با اسکیت ها راه بری خیلی تمرین مطکنی اما بازم خوب من و بابایی کمکت میکنیم اما هزار ماشالله بهت تالاپ تالاپ میخوری زمین راه هم میری هاااا ولی خوب هنوز خدب راه نیوفتادی ...
نویسنده :
هستی
15:41